آنتی ماسون

رسوا کننده صهیونیسم

آنتی ماسون

رسوا کننده صهیونیسم

فلسفه مناره وگنبد مساجد

سلام دوستان.

خب اکثر ما مستند ظهور رو دیدم. تو این سریال به ما نشان داده شده که برخی انرژی های منفی و مثبت توسط برخی اشکال و یا بهتر بگم معماری منتقل میشه . در این میان هرم و گنبد و هشت وجهی ها بهترین منتقل کننده انرژی هستند و تعیین کننده این که این انرژی مثبت باشه یا منفی اینه که در این مکان ها چه کار هایی صورت میگیرد.
اکثر مکان هایی که در ان پرستش خدا صورت میگیره دارای اشکال هشت وجهی (مناره ها) و گنبد هستند و این موضوع در بین مکان های مقدس ادیان الهی دیده میشه از جمله مساجد.
به همین خاطر است که ما وقتی گنبد و مناره های مساجد رو میبینیم احساس آرامش میکنیم و انرژِ مثبتی دریافت میکنیم.
شاید الان متوجه بشیم که چرا در اروپا ساختن گنبد و مناره ممنوع شده...
الان طبقه ممتاز در حال بر کندن این نماد انرژی مثبت یعنی گنبد و مناره از اماکن مقدس به خصوص مساجد هست.این کار رو هم به شکل های مختلف انجام میده در کشورهای اروپایی با ممنوع کردن ساخت مسجد و در صورت ساختن هم بدون گنبد و مناره و در کشور های اسلامی با مطرح کردن معماری نوین و مدرن و حذف گنبد ها.
بعله و قتی شما به مسجدی که گنبد نداشته باشه و فقط مناره داشته باشه نگاه میکنی در واقع دارید به ستون های معبد سلیمان  نگاه میکنی و نه به مناره.این کار را به و ضوح در مسجد قدس تهران می توان دید شما میتونید با سرچ عبارت مساجد ماسونی نمونه های دیگری رو هم در سراسر جهان پیداکنید.


نکته دیگه ای که خالی از لطف نیست که در اینجا مطرح بشه اینه که ما و طبقه ممتاز برای این که این انرژی های مثبت و منفی رو بهتر دریافت کنیم به این مکان ها میریم و حتی شکل بدن خودمون رو هم عوض میکنیم و متناسب با اون مکان ها میکنیم تا انرژی رو بهتر دریافت کنیم
آقای آلیستر کراولی که معرف حضورتون هست.همونی که شیطان از طریق یه جن با هاش ارتباط بر قرار میکنه و کتاب شیطانی شو مینویسه.
[تصویر: crowley.JPG]
خب میدونید این ارتباط کجا بر قرار شد؟؟
در مکانی که به شکل هرمه.خب چه جایی بهتر از اهرام مصر
[تصویر: pyramids.jpg]
اینها برای ارتباط بر قرار کردن بدنشون رو به شکل هرم در میارند
[تصویر: dd0c009329c841d619f2675d2305b82c.jpg]
حتی برای این که بیشتر شبیه بشن از کلاه های هرمی شکل هم استفاده میکنند.
[تصویر: Aleister_Crowley_4.png]


اما من و تو بچه مسلمان چه کارایی رو برای دریافت بهتر انرژی مثبت و الهی انجام میدیم؟؟؟
خب بهترین جا رو انتخاب میکنیم.یعنی مسجد...
[تصویر: n00028738-t.jpg]
[تصویر: ghom-4big.jpg]

اما بدنمون رو به چه حالتی تغییر میدیم؟؟
[تصویر: 8327226522221221301371231782264740249149.jpg]
دو دست به نشانه مناره ها و سر به نشانه گنبد.
حالا می دونید چرا بعد از دعا یه احساس خوبی بهتون دست میده.

موساد را بشناسید

موساد علیرضا عسگری

"موساد" نام سازمان اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی است که مهمترین وظیفه آن جمع آوری اطلاعات و خنثی سازی فعالیت‌های به اصطلاح تروریستی علیه این رژیم  است. این سازمان، سازمان سری و مخفیانه‌ای است که  در زمینه‌های مختلف اطلاعاتی فعالیت می‌کند ومی‌توان از روابط سری این سازمان با سازمان‌های اطلاعاتی مصر و اردن نام برد که این همکاری کمک شایانی به عقد قراردادهای صلح میان رژیم صهیونیستی با کشورهای مصر و اردن داشت.

این سازمان در اول آوریل سال ۱۹۵۱ تشکیل شد. موساد توسط "دیوید بن گورین" نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی تأسیس شد. او هدف از تاسیس این سازمان را اینگونه اعلام کرد:

"برای ما که از ابتدای تأسیس تحت فشار دشمنان خود قرار داریم، اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروری است و ما باید به خوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه می‌گذرد".

رژیم صهیونیستی مأموریت گردآوری ، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات های مخفیانه ویژه در خارج از سرزمین‌های اشغالی را بر عهده موساد گذاشت. گفتنی است که دفتر اصلی موساد در "تل آویو" است. این سازمان در برآوردهای اخیر دارای ۱۲۰۰ نفر کارمند دفتری است.

موساد یک سازمان سراسری است، به این معنا که دستورات خود را از رهبران رژیم صهیونیستی می گیرد و هدف فعالیت های آن پاسخ گوئی به نیازهای متغیر اطلاعاتی و عملیاتی این رژیم است.

هویت مدیران بلندپایه بخش‌های داخلی موساد معمولاً جزو اسرار رژیم صهیونیستی تلقی می‌شود. اما هویت روسای موساد همواره اعلام می‌شود. در مارس سال ۱۹۹۶ "دانی یاقوم" به جای رئیس قبلی این سازمان "شبتای شاویت" که در ۱۹۹۶ استعفاء داد، رئیس موساد شد. هم اکنون (از سپتامبر ۲۰۰۲) ریاست سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) بر عهده "مائیر داگان" است.

سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی تا سال ۱۹۵۱ "شای" نام داشت تا این که در این سال  برای اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد و "موساد" نامیده ‌شد

تاریخچه

بلا فاصله پس از شکل گیری رژیم صهیونیستی ، دیوید بن گوریون نخستین نخست وزیر این رژیم نظر خود را درباره ایجاد چارچوب هایی برای سازمان ها و نهادهای اطلاعاتی ابراز داشت که پیش از شکل گیری رژیم صهیونیستی فعال بودند. در ۷ ژوئن ۱۹۴۸ بن گوریون با دو نفر ملاقات کرد، "رابین شیلواخ" ( یکی از اعضای بخش سیاسی آژانس یهود ) و "ایسر بئری" ( ایسر بیرنتسوایگ، ملقب به "ایسر بزرگ") که رئیس سازمان "شای" بود.

نتیجه اولیه این ملاقات تعیین چارچوب های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود که سرانجام موجب شد، "هاگانا" یا همان سازمان شبه‌ نظامی یهودی وفادار به ایدئولوژی صهیونیسم سازمان سری ویژه ای تشکیل شود که در ابتدا دفتر اطلاعات یا "شای" نام گرفت..

سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی تا سال ۱۹۵۱ این نام را برخود داشت تا این که در این سال  برای اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد و "موساد" نامیده ‌شد.

حکم تشکیل موساد

دیوید بن گوریون این گونه فرمان تاسیس موساد را صادر کرد:

"محرمانه"

5710 22ماه عبری کیسلو سال

 مطابق با 13 دسامبر 1949

مخاطب: وزارت خارجه از : نخست وزیری

طبق اوامر من، سازمانی به منظور تمرکز و هماهنگی فعالیت های سرویس های اطلاعاتی ( بخش اطلاعات ارتش، بخش سیاسی وزارت خارجه، سرویس اطلاعات کل و غیره) تاسیس می شود. وظیفه سازماندهی موساد را بر عهده رابین شیلوخ، مشاور امور ویژه وزارت خارجه است و وی را به ریاست این سازمان منصوب می نمایم. رابین شیلوخ تحت فرمان من بوده، طبق اوامر من فعالیت نموده و گزارشات کار خود را بصورت دائم به من ارائه خواهد داد، اما از نظر اداری سازمان تابع وزارت خارجه خواهد بود.

موساد

ساختار تشکیلاتی موساد

این سازمان هم چنین مسئول جنبش مخفی مهاجران یهودی برای خروج آنها از سوریه، ایران و اتیوپی و مهاجرت دادن آنها به اسرائیل می باشد. عوامل موساد در حال حاضر در کشورهایی که سابقاً کمونیست بودند، غرب و سازمان ملل متحد فعال هستند.

دفتر اصلی موساد در تل آویو است. این مؤسسه در دهه هشتاد 1500 تا 2000 نفر نیرو داشت و برآوردهای اخیر حاکی از 1200 نفر کارمند است. هویت مدیر موساد معمولاً جزو اسرار رژیم صهیونیستی تلقی می شود و یا حداقل در رسانه ها چیزی در باره وی مطرح نمی شود، اما در ماه مارس سال 1996 کابینه رژیم صهیونیستی انتصاب ژنرال "دانی یاقوم" را به جای رئیس قبلی این سازمان یعنی "شبتای شاویت" که اوایل سال 1996 استعفاء داده بود، اعلام کرد و در سپتامبر 2002 "مائیر داگان" به عنوان مدیر جدید موساد انتخاب شد.

سازمان موساد هشت بخش اصلی دارد، با این وجود جزئیات سازمان داخلی آن هم چنان مخفی باقی مانده است. بخش جمع آوری اطلاعات که بزرگترین بخش آن است و مسئولیت عملیات جاسوسی را برعهده دارد و دفاتری را در خارج از رژیم صهیونیستی تحت پوشش های دیپلماتیک و غیررسمی تاسیس کرده است. این بخش در مناطق مختلف جهان فعالیت می کند و مسئولیت هر منطقه به عهده یک نفر است و وی هدایت مأموران فعال درآن نواحی را برعهده دارد. موساد از سال 2000 فعالیت تبلیغاتی گسترده ای را برای استخدام ماموران جدید جمع آوری خبر و اطلاعات آغاز کرد.

بخش همکاری و اقدام سیاسی

رژیم صهیونیستی مأموریت گردآوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از اسرائبل را بر عهده موساد گذاشته است

بخش عملیات ویژه

 بخش تحقیقات

بخش هسته ای آن نیز متمرکز بر موضوعات خاص و مرتبط با تسلیحات هسته ای است که معمولاً جزو سری ترین بخش ها است.

بخش تکنولوژی

وظایف موساد

مقر موساد

رژیم صهیونیستی مأموریت گردآوری ، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از اسرائبل را بر عهده موساد گذاشته است.

در سال های گذشته، این سازمان حریم وظایف خود را گسترش داده‌ است، اما بطور کلی می توان وظایف محوری موساد را در موارد ذیل خلاصه کرد:

- گرد آوری مخفیانه اطلاعات در خارج از سرزمین های اشغالی.

- خنثی سازی تلاش های کشورهای متخاصم برای تهیه و تولید تسلیحات غیر متعارف ویا دستیابی به آن.

- خنثی سازی عملیات تروریستی علیه اهداف صهیونیستی و یهودی درخارج از سرزمین های اشغالی.

- توسعه روابط مخفیانه ویژه، سیاسی و غیره، در خارج از سرزمین های اشغالی و حفظ این روابط.

- جذب مهاجرین یهودی به رژیم صهیونیستی از مناطقی که امکان مهاجرت یهودیان از آنجا به رژیم صهیونیستی توسط سازمانهای مهاجرتی این رژیم وجود ندارد.

- بدست آوردن اطلاعات استراتژیکی، سیاسی و عملی.

- انجام عملیات ویژه ( ترور ) در خارج از سرزمین‌ های اشغالی.

اعضای کمیته اصلی سازمان:

.- مدیر سازمان اطلاعات نظامی موسوم به آمان

.- مدیر سازمان اطلاعات داخلی شین بت

.- مدیر سازمان امنیت عمومی شاباک

- مدیر مرکز مطالعات راهبردی و برنامه‌ریزی وزارت امور خارجه (این مرکز در زمینه جاسوسی سیاسی یا دیپلماتیک تخصص دارد.

.- مدیر بخش عملیات ویژه پلیس موسوم به ماتام

- مشاوران خصوصی نخست وزیر در امور سیاسی، نظامی، امنیتی و مبارزه با تروریسم.

عملیات‌ های صورت گرفته

- ربودن و انتقال مخفیانه مردخای وانونو در کشور ایتالیا توسط کماندوهای ویژه موساد در سال ۱۹۸۶ به دلیل افشای اطلاعات محرمانه رژیم صهیونیستی مبنی بر ساخت بمب اتمی در نیروگاه اتمی دیمونا.

- ترور شیخ احمد یاسین رهبر معنوی سازمان حماس در تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۰۴. قابل ذکر است این ترور واکنش‌های جهانی را برانگیخت و در این راستا رای‌گیری برای صدور قطعنامه‌ای در شورای امنیت نیز انجام گرفت که با ۱۱ رای موافق ۳ رای ممتنع و وتوی آمریکا از تصویب باز ماند.

- ترور عبدالعزیز رنتیسی رهبر جدید سازمان حماس به همراه دو تن از همراهانش، در تروری دیگر و کمتر از یک ماه بعد از ترور شیخ احمد یاسین، در این ترور عده‌ای نیز زخمی شدند.

- بمب گذاری در خودروی عزالدین شیخ خلیل (عضو بلندپایه حماس) در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۴، در شهر دمشق در کشور سوریه که منجر به شهادت وی و زخمی شدن ۳ تن دیگر شد.

- ترور محمود المبحوح از رهبران جنبش حماس در دبی.

ترور دانشمندان ایرانی

از دیگر جنایاتی که موساد متهم به دخالت در آن است باید به ترور دانشمندان هسته‌ای ایران اشاره کرد که مهمترین هدف در پس این اقدامات بازداشتن دولت و ملت ایران از مسیر پیشرفت در حوزه های علمی به ویژه فناوری هسته ای است و این واقعیتی است که غرب و رژیم صهیونیستی نیز به آن اذعان دارد.

از بهمن سال گذشته تا کنون سه ترور در این زمینه صورت گرفته است که بر اثر آن سه دانشمند فیزیک هسته‌ای ایران به نام‌های دکتر "مسعود علی‌محمدی"، استاد فیزیک دانشگاه تهران، دکتر "مجید شهریاری" و دکتر "مجید عباسی" از اساتید فیزیک هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی اشاره کرد که مجید عباسی از ترور جان سالم به دربرد.

 روسای موساد

- ایسر هارئیل (۱۹۶۲ – ۱۹۵۳)

- ماثیر آمیت (۱۹۶۸ – ۱۹۶۳)

- تسوی زامی (۱۹۷۴ – ۱۹۶۸)

- ایتسخاک خوفی (۱۹۸۲ – ۱۹۷۴)

- ناخوم ادمونی (۱۹۸۹ – ۱۹۸۲)

- شبتای شاویت (۱۹۹۶ – ۱۹۸۹)

- دانی یاتوم (۱۹۹۸ – ۱۹۹۶)

- افرائیم هلوی (۲۰۰۲ – ۱۹۹۸)

- مائیر داگان (تاکنون – ۲۰۰۲)

موساد، صهیون، سهیونیسم، ماسونری، فساد، جاسوس، جاسوسی، اطلاعات، وزارت اطلاعات، وزارت اطلاعات اسرائیل، داگان، موساد، ساختار موساد، سرویس های موساد، اطلاعات، 666، 2000، ماموران موساد، همکاری موساد، همکاری، تحقیقات، گزارشات، کانادا، غرب؛آمریکا، آمریکای لاتین، جرمن، سوریه، هسته ای، اشغالی، مخفیانه، مقر موساد، مهندس، الکترونیک، واحد، شاباک، ساواک، آمان، اطلاعات نظامی، خارجه، وزارت خارجه، خارجی، وزارت خارجی، استراتژیکی، سیاسی، شیخ خلیل، حماس، فناوری، هسته ای، عباسی، ترور، هارئیل،  

 

 

 

 

منبع: http://www.faraj12.ir

- رابین شیلواخ (۱۹۵۲ – ۱۹۴۹)
بخش تکنولوژی مسئول توسعه فناوری های پیشرفته برای پشتیبانی فنی ازعملیات موساد است. در آوریل 2001 موساد آگهی استخدامی در رسانه های صهونیستی منتشر کرد، مبنی بر این که به تعدادی مهندس الکترونیک و متخصص کامپیوتر برای واحد تکنولوژیک خود نیاز دارد.
بخش عملیات ویژه با عنوان "متساوا" ترورهای بسیار حساس، خرابکاری ها و اقدامات شبه نظامی دقیق و پروژه های جنگ روانی را انجام می دهد. این بخش مسئولیت ترور شخصیت های ویژه و مبارزان فلسطینی را برعهده دارد و مسئول اجرای جنگ روانی، تبلیغات و عملیات فریب می باشد و تهاجمات فرهنگی و نشر اخبار دروغ در مطبوعات جزو اقدامات این بخش است. این بخش مسئول تولید اطلاعات نظیر گزارش های روزانه، خلاصه وضعیت های هفتگی و گزارش های مشروح ماهانه است. این بخش در قالب 15 بخش ویژه جغرافیایی یا دفاتر منطقه ای سازماندهی شده که شامل آمریکا، کانادا و اروپای غربی، آمریکای لاتین، کشورهای سابق اتحاد جماهیر شوروی، چین، آفریقا، مغرب (مراکش)، الجزایر، تونس، لیبی، عراق، اردن، سوریه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران را دربرمی گیرد.
بخش همکاری و اقدام سیاسی فعالیت های سیاسی و همکاری با سرویس های اطلاعات خارجی کشورهای دوست رژیم صهیونیستی و نیز کشورهایی که روابط دیپلماتیک عادی با این رژیم ندارند، را انجام می دهد. موساد در دفاتر اصلی خود و در کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس و آمریکا دو کنترل کننده منطقه تحت پوشش سفارت این رژیم را دارد که یکی ازآنها برای بخش جمع آوری کار می کند و دیگری برای بخش همکاری و اقدام سیاسی.
سازمان موساد که مسئولیت جمع آوری اطلاعات انسانی، عملیات مخفی و تروریستی را برعهده دارد، تمرکز خود را بر ملت و سازمان های عربی و اسلامی در سراسر جهان گذاشته است

تصویر 10 کاریکاتور؛ از زین الحسنی بن مبارک تا فتح اهرام ثلاثه!

 به امید سر نگونی این نامبارک ملعون 

این ملعون علاوه به ظلم مردم کشور خودش در محاصره  

غزه نقش اصلی رو داره و به مردم بی گناه غزه بزرگترین ظلم رو میکنه 

 

برای سرنگونی این ملعون دعا کنید  

 

مبارک باد مصر بی مبارک

  

 

 

روزنامه العرب الیوم اردن امروز به این مسئله اشاره دارد که ارتش مصر و نظامیان تا کنون ضامن بقای "حسنی مبارک" در راس قدرت بوده اند که البته این بقا چندان به درازا نخواهد کشید.

ادامه مطلب ...

فراماسونری توهم یا واقعیت؟؟؟

انجمن های سری،توهم یا واقعیت؟
فراماسونری

بخش ارتباطات- گویا اتفاقات دنیای مدرن امروز، به راحتی قابل درک نیست. لذا برخی از متفکران بر این باور هستند که بسیاری از حوادث این جهان، محصول توطئه هایی از پیش تعیین شده است. البته در آنطرف نیز گروه دیگری هستند که این اعتقاد را قبول نداشته و اینها را توهم توطئه می دانند. اما فارغ از این دو نظریه مخالفین و موافقین بر سناریو بودن برخی از اتفاقات اجماع دارند. شاید شواهد موجود در رابطه با برخی از اتفاقات در سطح دنیا، و برخی از سرگرمی هایی که زندگی روزمره ما را احاطه کرده است، این مدعا را به اثبات برساند که در پشت این حوادث توطئه ای در کار است. برای اثبات این مدعا حرف و سخن بسیار است اما در این میان عده ای از نویسندگان در مورد برخی از شواهد مربوط به این موضوع، نکاتی را ذکر کرده اند.

مثلا نویسنده کتاب "معماران فریب" در اثر خود، ادعایی را مطرح کرده مبنی بر این که شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ارتباطی میان مکتب فراماسونری و یهودیت وجود دارد. این کتاب اثری است از "هنری مکوو" استونیایی که در نقد فراماسونری به همراه ارائه تاریخچه ای از این مکتب، نوشته شده است. در این اثر نویسنده به ذکر برخی از شواهد برجسته از این گروه می پردازد. نویسنده تا جایی پیش می‌رود که شکل گیری تمدن مدرن غربی از جمله تمام عناصر و مختصات اصلی آن همچون کمونیسم، لیبرالیسم، گلوبالیسم و حتی ظهور هیتلر و رویداد یازده سپتامبر را محصول توطئه‌های پیچیده و مخفی ماسونی‌ها می‌داند.

به اعتقاد مکوو، احتمالا بانکداران پرنفوذ یهودی با استفاده از عوامل خود توانسته‌اند فلسفه‌ای به نام فراماسونری را شکل و انتشار دهند.

نظم نوین جهانی همان آرزویی که سالها فکر ابرقدرتها را به خود مشغول داشته و به دنبال تحقق چنین ایده ای در سطح جهانی، اقدامات مختلفی صورت داده اند. برای استقرار نظم نوین جهانی می بایست نوعی یکسان سازی افکار صورت گیرد. باید به سرکوب برخی از اعتقادات پرداخت تا بدین وسیله به تولد فکری تازه دست پیدا کرد

صرفنظر از درستی یا اشتباه ادعای مکوو به نظر می رسد تاریخ مدرن به حدی پیچیده و تو در توست که شناخت مختصات متعدد آن امری دشوار است و نویسنده کتاب معماران فریب در پی روشن سازی برخی از این مختصات است. به این ترتیب به ذکر تاریخچه ای ششصد صفحه ای از فراماسونری می پردازد.

فراماسونری

طبق گفته های وی، در اصل، بخش بزرگی از جامعه غربی به گروه نخبه مالی یهودی در پذیرش فراماسونری پیوسته است؛ فراماسونری، فلسفه‌ای است که آرزوی مرگ تمدن را دارد. فراماسون‌ها می‌پندارند که آنها به شکلی از کشتار و رنج ناشی از استقرار «نظم نوین جهانی» خود، منتفع خواهند شد.

طبق نظر نویسنده، «هدف اولیه فراماسونری مدرن، ایجاد یک نظم نوین جهانی است، یک معبد سلیمان معنوی که در آن افراد غیر عضو چیزی جز برده نیستند و... در آن انسان‌ها در پیشگاه یهوه قربانی می‌شوند».

نظم نوین جهانی همان آرزویی که سالها فکر ابرقدرتها را به خود مشغول داشته و به دنبال تحقق چنین ایده ای در سطح جهانی، اقدامات مختلفی صورت داده اند. برای استقرار نظم نوین جهانی می بایست نوعی یکسان سازی افکار صورت گیرد. باید به سرکوب برخی از اعتقادات پرداخت تا بدین وسیله به تولد فکری تازه دست پیدا کرد.

در جامعه مدرن قلمرو های متعددی برای آموزش و تربیت تفکر افراد موجود است. تربیتی که انسانها را هر چه بیشتر به خود وابسته سازد. برای آنها عرصه های دوست داشتنی فراهم کند و چنان وابستگی در آنها ایجاد کند که هر کس گرفتار آن چیزی باشد که برایش لذت و سرگرمی به دنبال دارد. سپس با گذشت زمان این وابستگی به گونه ای می شود که گویا هر کس زندانی برای خویش ساخته و به شدت به زندان خود علاقه مند و وابسته است.

فراماسونری هم می تواند یک زندان باشد. زندانی از اندیشه های مخرب که افراد را به اسارت می گیرد و در خود نگه می دارد.

اما بازگردیم به محتوای کتاب معماران فریب. به اعتقاد نویسنده، صهیونیسم رویه دیگر فراماسونری است و در اصل این بانکداران متنفذ یهودی بوده‌اند که با استفاده از عوامل خود توانسته‌اند فلسفه‌ای به نام فراماسونری را شکل و انتشار دهند.

آنان این طور وانمود می کنند که این جنبش‌های«انقلابی و مترقی جهانی» همگی بازتاب سرپیچی ابلیس علیه قوانین خدا و طبیعت هستند که در قلب فراماسونری جای دارد. آنها میلیون‌ها ایده آلیست زودباور را با ترویج اتوپیایی مبتنی بر ماتریالیسم و«خرد» اغفال کردند و«آزادی، برابری و اخوت»، «مالکیت عمومی» یا برخی دیگر از مهملات را به آنها دیکته کردند؛ کاری که «طعمه گذاری و جابه جایی» نام گرفته بود.

بر اساس برخی اطلاعات گویا سه چهارم رئیس جمهورهای ایالات متحده در قرن بیستم چون بوش و کری از ماسون‌ها بودند. در برخی اسناد تاریخی که قابل تامل و بحث کارشناسی است اسامی چون روزولت، چرچیل، لنین، تروتسکی و استالین در ارتباط با لژهای ماسون دیده می شود

علائم و نشانه هایی وجود دارد که به فراماسون ها مرتبط است. نشانه هایی که ممکن است بارها دیده باشیم و در معرض دیدگان ما قرار گرفته باشند. این نشانه ها را نویسنده این کتاب اینطور ذکر کرده است:

تصویر Great Seal ایالات متحده بر روی تک تک اسکناس‌های دلار، یک نماد ماسونی است. در هر طرف این هرم، سی و سه پله وجود دارد که نشانگر سی و سه درجه فراماسونری است. ماسون‌ها ایالات متحده را به عنوان پایگاهی برای پیشبرد اهداف خود برای چیرگی بر جهان انتخاب کردند.

به همین ترتیب نماد سازمان ملل متحد نیز یک نماد ماسونی است. در این نماد، جهان در شبکه ای متشکل از سی و سه فضای محاصره شده در برگ‌های اقاقیا که بر فعالیت شدید در فراماسونری دلالت دارد، گرفتار شده است.

فراماسونری

بر اساس برخی اطلاعات گویا سه چهارم رئیس جمهورهای ایالات متحده در قرن بیستم چون بوش و کری از ماسون‌ها بودند. در برخی اسناد تاریخی که قابل تامل و بحث کارشناسی است اسامی چون روزولت، چرچیل، لنین، تروتسکی و استالین در ارتباط با لژهای ماسون دیده می شود. البته ماسون بودن یا نبودن این افراد نیازمند تحقیقات مفصل و مستقلی دارد تا جایی که در برخی از نوشتارها بیشتر رهبران صهیونیست، گرهارد شرودر، ژاک شیراک، تونی بلر و صدام حسین فراماسون معرفی می شوند! درستی یا نادرستی این ادعاها بحثی است که در حوصله این نوشتار نیست.

نویسنده معماران فریب ادعا دارد که بیشتر از شش میلیون ماسون در سی و دو هزار لژ در سراسر جهان وجود دارند، از جمله دو و نیم میلیون نفر در آمریکا. در سال 1929 شصت و هفت درصد اعضای کنگره، ماسونی بودند. در انگلستان سیصد و شصت هزار ماسونی وجود دارند. بیشتر از پنج درصد قضات انگلیسی ماسونی هستند.

نویسنده این کتاب بر این باور است که «فراماسونری همان نقشی را در جامعه غربی ایفا می‌کند که حزب کمونیست در اتحاد جماهیر شوروی ایفا می‌کرد. بدون وابستگی به فراماسونری، هیچ شانسی برای رسیدن سریع به یک سمت دولتی ـ فارغ از میزان استعداد اشخاص ـ وجود ندارد».

به عقیده هنری مکوو، فراماسونرها نه تنها بر سیاست کنترل دارند، بلکه عملاً بر تک تک بخش‌های جامعه غربی از جمله علوم و فرهنگ نیز کنترل دارند. او می‌نویسد: «حیات فرهنگی فعلی عملاً ناخودآگاه شده است. ما شاهد شروع کهولت فرهنگی بوده‌ایم».

اینکه هنری مکوو و طرفداران نظریه او تا چه حد آمارهای واقعی را ارائه داده اند و تا چه حد اغراق کرده اند مطلبی است که در ادامه به آن پرداخته می شود اما آنچه که واضح است اینکه فراماسونری مکتبی است موجود که تاثیرات قابل توجهی در اتفاقات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی دنیا داشته و دارد.

عقاید فراماسونری (شیطان پرستی)

گروه های مختلف ماسونی بعضاً فلسفه ی عقیدتی متفاوتی دارند؛ اما با این حال در لا به لای عقایدشان، می توان مشترکات فراوانی نیز یافت. نکته ی مهمی که وجود دارد این است که فلسفه ی وجودی بسیاری از عقاید ماسونی به طور کامل شناخته نشده است، اما این به معنای عدم وجود این اعتقادات نیست. برای مثال شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد اکثر گروه های ماسونی، شیطان را تقدیس می کنند. از جمله: اذعان خود آن ها به تقدیس لوسیفر (یکی از نام های شیطان) و یا استفاده از علایم بی شماری که اکثر آن ها توسط گروه های شیطان پرست نیز استفاده می شوند؛ با این اوصاف ما می توانیم بفهمیم که ماسون ها شیطان پرست نیز هستند. اما هنوز نمی دانیم که چه عاملی آنان را به این تفکر سوق داده است. (البته این نکته تقریباً اثبات شده است که ماسون ها و شیطان پرستان به موجودی به نام ابلیس یا شیطان اعتقاد ندارند، بلکه آن ها بزرگداشت شیطان را به عنوان نمادی برای مخالفت با ادیان انجام می دهند. در هر صورت، علت لجاجت بیش از حد آن ها با دین و اصرار افراطی آن ها بر بزرگداشت شیطان به عنوان نماد ضد دینی، کاملاً روشن نشده است.) نکته ی دیگر این که بسیاری از گروه های ماسونی شیطان پرست، الهه های ملل باستان را نیز ارج می نهند. از جمله: Isis و Osirisو... که این مطلب کاملاً اثبات شده است. اما ما نمی دانیم که چرا آنان خداوند یکتا را کنار گذاشته و هم شیطان و هم الهه های متعدد را بزرگ می دارند؟! با این حال بخشی از عقاید ماسون ها که کاملاً اثبات شده اند، عبارتند از: • ادعای روشنی بخش (Giver of light) بودن شیطان (Lucifer) • بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی (Satanism) • اعتقاد به اینکه زن و مرد اولیه، که مقام نیمه خدایی دارند، خالق نسل کره ی زمین هستند نه خداوند یکتا. • بزرگداشت الهه های ملل باستان، مانند ایزس، لات و ... و احترام به عقاید جاهلی ملل باستان (Paganism). • اعتقاد قوی به آداب و رسوم مصر باستان که این مطلب کفرآمیز و شرک آمیز بودن عقاید آنها را توأماً نشان می دهد. • اعتقاد فراوان به اومانیسم. • اعتقاد فراوان به ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به روح و مسایل فرامادی. • اعتقاد راسخ به سلیمان (Solomon) نه به عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. نکته ی جالب این که اکثر یهودیان نیز چنین اعتقادی دارند. آیه ی 102 سوره ی بقره نیز اشاره به همین مطلب دارد. « خداوند نیز در آیه ی 102 سوره ی بقره درباره ی بنی اسراییل می فرماید: وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَـکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ....... و پیروی کردند از سخنانی که شیاطین در قلمرو سلیمان می خواندند وهرگز سلیمان به خدا کافر نگشت ولیکن شیاطین کافر شدند و سحر به مردم می آموختند ......» کتاب تفسیر نمونه درباره ی آیه ی 102 سوره ی بقره می نویسد: از احـادیـث چـنـیـن بـر مـى آید که در زمان سلیمان پیامبر، گروهى در کشور او به عمل سحر و جـادوگـرى پرداختند, سلیمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى کرده، در محل مخصوصى نگهدارى کنند. پـس از وفات سلیمان، گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند؛ بعضى از این موقعیت استفاده کرده و گفتند: سلیمان اصلاً پیامبر نبود، گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرىدلبستند،تاآنجاکه دست از تورات نیز برداشتند.هـنـگـامى که پیامبراسلام (ص ) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان از پیامبران خدا بوده است، بعضى از احبار و علماى یهود گفتند: از محمد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان پیامبر است؟ این گفتار یهود، علاوه بر این که تهمت و افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مى شد، لازمه اش تکفیرسلیمان (ع) بود. به هر حال این آیه فصل دیگرى از زشتکاریهاى یهود را معرفى مى کند که پیامبر بزرگ خدا، سلیمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوید: « آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مـى خواندند، پیروى کردند : واتبعوا ما تتلوا الشیاطین على ملک سلیـمان ». سپس قرآن به دنبال این سخن اضافه مى کند: « سلیمان هرگز کافر نشد : و ماکفر سلیـمان ». او هـرگـز بـه سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد، « ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادند : ولکن الشیاطین کفروا یعلمون الناس السحر ». • علاقه ی افراطی به علوم طبیعی. تعداد زیادی از برندگان جوایز نوبل و دانشمندان علوم طبیعی، ماسون بوده اند. مانند: الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین، و ادوارد جنر کاشف واکسن آبله. در این میان به نظر می رسد که علاقه و توجه افراطی ماسون ها به علم، برای پر کردن خلاء ناشی از کنار گذاشتن معنویت انجام می گیرد. البته لازم به ذکر است که در دین اسلام هم تأکید زیادی بر فراگیری علم و دانش شده است، اما از مسلمانان خواسته شده تا به صورت معتدل (نه افراط، نه تفریط) به علم بپردازند و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به خدا استفاده نمایند. بنابراین در اسلام، علم هدف نیست بلکه یک وسیله است، اما در فراماسونری علم خود یک هدف است. • اعتقاد به قدرت برتر در ماسون صاحب درجه 33. گروه های ماسونی 33 مرتبه و 33 درجه دارند. شخصی که به درجه ی 33 می رسد ، قدرت زیادی داشته و ماسون اعظم نامیده می شود. این شخص بالاترین مقام لژ را در اختیار دارد. • اعتقاد به ساخت معبد سلیمان به عنوان پایتخت عقیدتی در بیت المقدس (Jerusalem) قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist) یا فرعون جدید (New Pharaoh) که منجی شیطانی ماسونهاست. • اعتقاد به ظهور ضد مسیح (Artichrist = دجال) یا فرعون جدید (New Pharaoh) در ابتدای (دهه ی اول) قرن 21 و شروع حکومت جهانی شیطانی توسط او. (البته ممکن است که Antichrist مورد نظر خود ماسون ها، لزوماً شخص خاصی نباشد؛ بلکه ممکن است Antichrist مورد نظر ماسون ها، خود تشکیلات فراماسونری باشد.) در هر حال جا دارد که در این قسمت به این نکته اشاره کنیم که گروه هایی مانند فراماسونر ها و شیطان پرستان، از شیطان پرستی به عنوان یک نماد برای مبارزه با ادیان استفاده می کنند . اعضای این گروه ها در واقع هیچ اعتقاد قلبی به مسایل فرازمینی مانند خدا، فرشتگان، شیطان و ... ندارند و معتقدند که تنها ماده وجود خارجی دارد. (اعتقاد به ماتریالیسم) اعضای این گروه ها برای نشان دادن دشمنی خود با مذاهب، از نماد (Baphomet) که مربوط به شیطان پرستان باستان است، استفاده نموده و از آن برای نشان دادن بی اعتقادی خود به عالم آخرت بهره می جویند. البته لازم به ذکر است که فراماسون ها و شیطان پرستان، خودشان نیز به این مسأله اعتراف کرده اند؛ تا آن جا که در بعضی از کتب شیطان پرستان، مطالب زیر به چشم می خورد: بدین ترتیب نتیجه می شود که اعتقاد و مسلک واقعی ماسون ها و شیطان پرستان، بی دینی است و آن ها از الهه های ملل باستان، بت ها و شیطان، به عنوان نمادی برای دشمنی با مذاهب و ادیان استفاده می کنند. علامات و اعداد در فراماسونری علاوه بر علاماتی که در قسمت های قبلی ذکر شد، علامات دیگر و اعداد خاصی مورد توجه فراماسون ها و دیگر گروه های شیطان پرست هستند که اکثر آنها نیز منشاء مصری دارند، هرچند علامت هایی نیز از دیگر عقاید الحادی ملل باستان از جمله آریایی های قدیم (نه دین زرتشت) ، شرق دور و... اقتباس شده اند. مهمترین آنها عبارتند از: 1) پرگار و گونیا (یکی از مهمترین و معروفترین علامات). در وسط این دو علامت، حرف G قرار گرفته است. (به اعتقاد فراماسونها، « Goat = بز » نماد شیطان است. نکته ی جالب دیگر، این که در برخی از لژ ها بر روی علامت پرگار و گونیا، علامت چشم جهان بین نیز حک شده است که نشان دهنده ی اهمیت فوق العاده ی علامت چشم جهان بین در نزد ماسون ها می باشد. 2) ستاره ی 5 گوشه ی معکوس یا Baphomet. نشان دهنده ی بز یا Goat می باشد. در بین شیطان پرستان، بز نماد شیطان است. 3 ) دست شیطان یا دست شاخدار. در تفکر ماسون ها و شیطان پرستان، شیطان شاخدار Cornuto است و با حرکت دست خود، شیطان را نمایش می دهند. مستندات عیناً نقل شده است. نکته ی مهم: علامت Cornuto علامتی است که باید در تفسیر آن بسیار محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای دست شیطان که در غرب شناخته شده است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان این علامت به معنای I love you می باشد. در مناطق آذری زبان ایران و ترکیه و ... نیز این علامت نماد بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد که این نماد ، در بین آذری ها شناخته شده است . بنابراین Cornuto هنگامی به معنای دست شیطان است که یک فرد شنوای اروپایی یا آمریکایی در مکان های متعدد از این علامت استفاده می کند و از سوی دیگر این شخص با گروه های مخفی و مشکوک مرتبط است. به عبارت دیگر، هر گردی گردو نیست! برای اطلاق لفظ دست شیطان به علامت Cornuto، باید هم به محل زندگی فرد، موقعیت، وضعیت جسمی، ارتباط وی با گروه های مشکوک و دلیل وی در استفاده از این علامت بررسی شود. در ضمن، استفاده از Cornuto در کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد. در واقع این علامت تایید کننده است نه اثبات کننده. 4) چلیپای شکسته (صلیب شکسته) یا Swastika: علامت شناخته شده ی هیتلر و نازی ها. نکته ی جالب اینکه این علامت در گروه های ماسونی هم کاربرد دارد. در شکل سمت چپ که مربوط به ماسونهاست، طرحی دیده می شود که در بالای آن علامت صلیب شکسته، و در وسط آن ستاره ی شش گوش مشاهده می گردد که این مطلب ارتباط نازیسم و صهیونیزم را نشان می دهد. (برخلاف ادعای جهان غرب). زیرا هم ستاره ی شش گوش و هم صلیب شکسته مورد تقدیس ماسون ها هستند. در واقع ریشه های نازیسم و یهودیت صهیونیستی یکی است و نه تنها این دو حرکت شوم هیچ تضادی با هم ندارند، بلکه در خدمت یکدیگر نیز قرار دارند. این مسأله خود شاهدی بر رد هولوکاست است. البته لازم به ذکر است که بعد از جنایات هیتلر اکثر گروه های ماسونی به منظور پرهیز از بدنامی، استفاده از چلیپای شکسته را کنار گذاشتند؛ این در حالی است که قبل از جنگ جهانی دوم، علامت چلیپای شکسته یک علامت کلیدی در فراماسونری بوده است. (ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که هیتلر نیز ماسون بوده است، اما تحرکات نظامی اش برخلاف مصالح فراماسونری بوده و منجر به مقابله ی بقیه ی ماسون ها با وی شده است). 5) جمجمه و استخوان Bones) &Skull ). 6) عدد 666 نماد دجال یا ضد مسیح (Antichrist) یا شیطان. گاهی به صورت FFF هم این عدد را نشان می دهند. چون حرف F، ششمین حرف انگلیسی است. 7) عدد 13. عدد مقدس ماسون ها و یهودیان است. در حالی که مسیحیان آن را نحس می دانند. فراماسون ها در بسیاری از نماد های خود، تعداد اجزاء را 13 قرار می دهند. به عنوان مثال در تصویر راست، ستاره ی شش گوش را با 13 ستاره ی کوچک کشیده اند. در شکل وسط، 13 دست گوشه های یک شکل 13 دندانه را گرفته اند. در تصویر سمت چپ هم که مربوط به چنگ یک الهه ی باستانی، است و متعلق به یک گروه ماسونی می باشد، تعداد تارها 13 عدد می باشد. 8) عدد 33. همان طور که گفتیم در فراماسونری، صاحب درجه ی 33 بالاترین قدرت را داراست. در سمبل بسیاری از گروههای ماسونی از جمله در علامت مربوط به یک گروه ماسونی شهر (Memphis) آمریکا (که نام شهر باستانی Memphis مصر را برخود نهاده اند)، عدد 33 بکار رفته است. ذکر یک نکته ی مهم: بعد از ذکر علامات و اعداد مورد استفاده در فراماسونری، ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که برای تطبیق علامت های مذکور بر گروه ها و افراد، باید همواره با احتیاط برخورد کرد. زیرا در بعضی از مواقع، علامت ها و لوگو های بعضی از شرکت ها و سازمان ها در نقاط مختلف جهان، شبیه به علامت های فراماسونری هستند، اما همواره نمی توان به این سازمان ها برچسب ماسونی بودن زد. برای مثال بسیاری از شرکت ها و کانال های تلویزیونی و ماهواره ای از نماد چشم در لوگوی خود استفاده می کنند که این چشم، نماد بیننده و مخاطب تلویزیونی است و این مطلب کاملاً منطقی و قابل فهم است. بنابراین در این حالت، چشم موجود در لوگو های مذکور، نشان دهنده ی ماسونی بودن این کانال ها نیست. همچنین چشم پزشکی ها و عینک سازی هایی که در تبلیغات خود از علامت چشم استفاده می کنند نیز ماسونی نیستند، چرا که حرفه ی آن ها در ارتباط با چشم می باشد. از سوی دیگر در بعضی از تصاویر هنری و معماری، ممکن است در اثر روی هم افتادن خطوط، تصاویر متعددی شبیه به ستاره ی شش گوش و ستاره ی پنج گوشه ی معکوس پدید آید که این تصاویر نیز غیرعمدی بوده و نشان دهنده ی فراماسون بودن معماران این بناها نیست. بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، صرفاً با مشاهده ی یک علامت مشابه علامات ماسونی، نمی توان به افراد و شرکت های مرتبط با آن علامت، فوراً برچسب ماسون بودن زد. بلکه باید در این زمینه تحقیق نمود و از شواهد محکم تری در تأیید یا رد ماسونی بودن گروه های مذکور بهره گرفت. البته در این بین بعضی علامت ها هستند که اختصاصاً و عمدتاً ماسونی هستند و تا حدود زیادی می توانند ماسونی بودن افراد و شرکت ها و سازمان های مرتبط با خود را نشان دهند. برای مثال علامت پرگار و گونیای ماسونی (نه پرگار تنها و یا گونیای تنها)، علامت بسیار اختصاصی ماسون ها است. همچنین علامت هرم و چشم (نه هرم تنها یا چشم تنها) نیز یک علامت بسیار اختصاصی برای گروه های ماسونی است. از سوی دیگر اگر گروهی از علامت های فراوان و متعدد فراماسونری استفاده بکند نیز به احتمال قوی یک گروه ماسونی می باشد. به همین صورت، گروهی که علایم ماسونی را بدون هیچگونه قرینه ی منطقی به کار می برد نیز به احتمال زیاد یک گروه ماسونی است. برای مثال، نماد چشم جهان بین که در لژ ها استفاده می شود نیز یک نماد کاملاً ماسونی می باشد؛ چرا که در لژها هیچ عملیات چشم پزشکی و تصویربرداری انجام نمی شود که بتوان نماد چشم جهان بین را به آن ربط داد. در هر حال باید این مطلب را همواره به یاد داشت که صرف دیدن یک علامت شبیه به علایم ماسونی، نباید سریعاً به افراد و سازمان های مرتبط با علامت، برچسب ماسون بودن زد و برای رد یا تأیید این مسأله، باید تحقیقات بیشتری انجام داد